در دنیای امروز به راحتی می توان گفت که بخش عمدهای از استراتژی های مارکتینگ، استراتژی دیجیتال مارکتینگ است. با این روش می توانید فروش را چند برابر کنید! مصرف کنندگان و صاحبان مشاغل تقریبا همیشه آنلاین و در حال انجام امورشان به صورت مجازی هستند. نکتهی قابل توجه در اینجا این است که شما نیز بتوانید به همین روش مجازی به آنان دسترسی پیدا کنید و رفتارها و نیازهایشان را در جایی که بیشتر وقت خود را می گذرانند مشاهده کنید.
اما زمانی که شما در حال توسعهی یک کسب و کار هستید این بستر دیجیتالی که مدام در حال تغییر است می تواند تا حدی طاقت فرسا باشد.
موضوع قابل توجه این است که چگونه می توانید با حجم زیاد وظایف و مسئولیت های دیگرتان یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ پویا را ایجاد، تنظیم و حفظ کنید؟
ما این مطلب از پنتازوم راهنمای جامعی را در مورد استراتژی های دیجیتال مارکتینگ برای کمک به شما در بهبود و رشد بهتر کسب و کار تهیه کرده ایم.
استراتژی مارکتینگ چیست؟
قبل از استفاده از استراتژی مارکتینگ و استراتژی دیجیتال مارکتینگ در کسب و کارتان مهم است که تفاوت این دو روش را بدانید.
استراتژی مارکتینگ طرحی برای دستیابی به یک هدف (یا اهداف) مرتبط با بازاریابی به صورت متمرکز و قابل دستیابی است. این روش نقاط قوت و ضعف کسب و کار شما را در رابطه با هدفی که تعیین کرده اید در نظر می گیرد. بنابراین به احتمال قوی می توانید اهدافتان را به سرانجام برسانید.
اما چه تفاوتی بین “استراتژی مارکتینگ” و “تاکتیک مارکتینگ” (دو اصطلاحی که اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند) وجود دارد؟
تاکتیک در مقابل استراتژی:
همانطور که در بالا اشاره کردیم یک استراتژی مجموعه ای قابل دستیابی و متمرکز است که برای کمک به شما در رسیدن به یک هدف خاص استفاده می شود.
هر استراتژی در هر زمینهای شامل سه بخش است:
۱. تشخیص چالش
۲. تعیین یک سیاست برای مقابله با چالش
۳. مجموعهی اقداماتی هدفمند برای انجام سیاست لازم
بسته به مقیاس تجارت شما، استراتژی بازاریابی شما ممکن است شامل چندین قسمت باشد که هرکدام اهداف متفاوتی دارند. با این اوصاف بعضی اوقات ممکن است کار بر اساس استراتژیتان دلهره آور باشد. بنابراین هرگاه استراتژیتان سبب آزردگی شما شد، برای حفظ تمرکز خود در دستیابی به اهداف خود به سه مرحلهای که در بالا به آن ها اشاره شد مراجعه کنید.
تاکتیک های مارکتینگ یا هر نوع تاکتیک، اقدامات خاصی هستند که شما برای رسیدن به هدف نهایی خود انتخاب می کنید. به عبارت دیگر، یک استراتژی مقصد شما است؛ این یک برنامه متمرکز و قابل دستیابی برای رسیدن شما به هدف است. تاکتیک ها گام های مشخص و قابل تعریفی در استراتژی شما هستند که اطمینان حاصل می کنند که شما به هدف خود خواهید رسید.
برای درک بهتر از آنچه ممکن است با آن روبرو شوید، لیست زیر را بررسی کنید. این لیست مجموعهای از استراتژی های اساسی مارکتینگ است که در اغلب صنایع به کار گرفته می شوند.
مبانی دیجیتال مارکتینگ:
-
- انتشار یک وبلاگ
- تبلیغ در شبکه های خاص اجتماعی مانند اینستاگرام
- ارائهی منابع آموزشی رایگان
- محتوای خود را با استانداردهای موتورهای جست و جو تطبیق دهید
- برگزاری مسابقه و اهدای جایزه
- انواع کمپین های مختلف را امتحان کنید تا متوجه شوید چه چیزی برای مخاطبان شما بهتر است؟
- برگزاری وبینار
- تولید پادکست
حال بیایید نگاهی به استراتژی دیجیتال مارکتینگ داشته باشیم.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کند تا از طریق شبکه های بازاریابی آنلاینی که با دقت انتخاب شده اند از جمله رسانه های پولی، درآمدزا و متعلق به اهداف دیجیتالی خاص، به اهداف خاص دیجیتالیتان برسید.
مشابه استراتژی های مارکتینگ در مقابل تاکتیک های مارکتینگ، “استراتژی دیجیتال مارکتینگ” و “کمپین دیجیتال مارکتینگ” نیز اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند. اکنون می خواهیم بررسی کنیم که تفاوت این دو چیست.
کمپین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
کمپین های دیجیتال مارکتینگ عناصر سازنده و اقداماتی در استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما هستند که شما را به سمت یک هدف نهایی خاص سوق می دهند.
به عنوان مثال، اگر هدف اصلی استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما کسب مشتری از طریق شبکه های اجتماعی باشد ممکن است کمپین دیجیتال مارکتینگی را در اینستاگرم راه اندازی کنید. در این کمپین شما بهترین کالاهای خود را به اشتراک می گذارید تا از طریق این کمپین مشتری بیشتری کسب کنند.
چگونه یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنیم؟
۱. پرسونای خریدار خود را بسازید.
۲. اهداف و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید.
۳. شبکه ها و دارایی های دیجیتال موجود خود را ارزیابی کنید.
۴. کمپین های رسانه ای متعلق به خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید.
۵. اهداف و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید.
۶. کمپین های رسانه ای پرداخت شدهی خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید.
۷. کمپین های استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را گرد هم آورید.
۱. پرسونای خریدار خود را بسازید.
برای هر استراتژی مارکتینگ -دیجیتال یا غیر دیجیتال- باید بدانید که جامعهی هدف بازاریابی شما چه کسانی هستند. بهترین استراتژی های دیجیتال مارکتینگ براساس پرسونای دقیق خریداران ساخته شده است و اولین قدم شما ایجاد این پرسونا است.
در یک جمله پرسونا تصویری فرضی از مشتری، خریدار یا کاربران یک کسب و کار است که خواستههای مشابهی دارند.
بخشهای مرتبط با مخاطبان خود را سازماندهی کرده و بازاریابی خود را قویتر کنید تا بتوانید یک الگوی مناسب برای ساختن پرسونای خریدار خود داشته باشید.
پرسونای خریدار، مشتری های ایده آل شما را نشان می دهد و می تواند با تحقیق، بررسی و مصاحبه با مخاطبان هدف کسب و کار شما ایجاد شود.
توجه به این نکته مهم است که تا حد ممکن این اطلاعات باید براساس داده های واقعی باشند؛ زیرا پیش فرض هایی درباره مخاطبان شما می توانند استراتژی مارکتینگ شما را به سمت و سویی اشتباه هدایت کنند.
برای به دست آوردن یک تصویر کلی از پرسونای شما، مجموعه تحقیقاتی شما باید ترکیبی از مشتریان، چشم اندازها و افراد خارج از پایگاه داده مخاطبین شما باشد که با مخاطبان هدف شما همسو هستند.
اما برای آگاهی از استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود، چه نوع اطلاعاتی را باید برای پرسونای خریدار خود جمع آوری کنید؟
این موضوع بستگی به نوع بیزنس شما دارد. بسته به اینکه کسب و کار شما از نوع B2B یا B2C باشید یا اینکه کالای گران قیمت یا کم قیمتی ارائه می دهید، احتمالاً متفاوت خواهد بود.
کسبوکارهای B2C و B2B دو نوع مختلف داد و ستد به حساب میآیند. در مدل B2C کالا از فروشنده به صورت مستقیم بهدست خریدار میرسد؛ اما در مدل B2B کالا یا محصول از یک شرکت به شرکتهای دیگر فروخته خواهد شد.
در اینجا برخی از نقاط شروع وجود دارد که می توانید متناسب با کسب و کار خاص خود آنان را استفاده کنید.
اطلاعات کمی و جمعیتی در تعیین استراتژی:
مکان: از ابزار تجزیه و تحلیل وب استفاده کنید تا به راحتی تشخیص دهید که ترافیک وب سایت شما از چه مکانی ناشی می شود.
سن: بسته به شغل شما، این اطلاعات ممکن است کاربردی باشند یا نباشند. اما بهتر است این داده ها را با شناسایی روند موجود در کسب و کار خود جمع آوری کنید و به پایگاه داده خود اضافه کنید.
درآمد: بهتر است اطلاعات حساس مانند درآمد شخصی را از طریق مصاحبه های حضوری درباره پرسونا جمع آوری کنید. زیرا افراد ممکن است تمایلی به اشتراک گذاری این جزئیات از طریق فرم های آنلاین نداشته باشند.
عنوان شغلی: این چیزی است که به شما کمک می کند یک ایدهی کلی از مشتریان فعلی و احتمالی خود داشته باشید و بیشتر مورد توجه بیزنس های B2B است.
اطلاعات کیفیتی و روانشناختی:
اهداف: بسته به اینکه محصول یا خدمات شما چه چالشی را حل می کند و چه کاربردی دارد، ممکن است در حال حاضر ایده خوبی از اهداف خریداران و مشتریان خود داشته باشید. با صحبت با مشتریان اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورید.
چالش ها: با مشتریان، نمایندگان فروش و خدمات مشتری و سایر کارمندان مرتبط با مشتریان صحبت کنید تا از چالش های مشترکی که خریداران و مشتریانتان با آن روبرو هستند اطلاع داشته باشید.
سرگرمی ها / علایق: از مشتریان و کسانی که با مخاطبان هدف شما همسو می شوند در مورد سرگرمی ها و علایقشان بپرسید. به عنوان مثال، اگر بیزنس شما مرتبط با فشن است، برای ارائهی محتوای آینده و مشارکت هایتان مفید است که بدانید آیا بخش عمده ای از مخاطبان شما نیز علاقه مند به تناسب اندام و تندرستی هستند یا خیر.
اولویت ها: با مشتریان و مخاطبان هدف خود صحبت کنید تا دریابید در رابطه با تجارت شما چه چیزهایی برای آنان با اهمیت است. به عنوان مثال، اگر شما یک شرکت نرم افزاری B2B هستید، دانستن اینکه برای مخاطبان شما خدمات پس از فروش مهمتر از قیمت است، اطلاعات بسیار ارزشمندی است.
با ترکیب همه این جزئیات، شما می توانید پرسونای خریدار درست و ارزشمندی برای کسب و کار خود ایجاد کنید.
۲. اهداف و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید.
اهداف بازاریابی شما باید همیشه در راستای اهداف اساسی تجارت شما باشند.
به عنوان مثال، اگر هدف کسب و کار شما افزایش ۲۰ درصدی درآمد آنلاین باشد، ممکن است هدف تیم بازاریابی شما ایجاد ۵۰ درصد هدایت بیشتر از طریق وب سایت برای کمک به موفقیت باشد.
هدف اصلی شما از دیجیتال مارکتینگ هرچه باشد، باید بتوانید موفقیت استراتژی خود را در این راه با ابزارهای مناسب دیجیتال مارکتینگ بسنجید.
بسیاری از سایت ها و برنامه ها برای این طراحی شده اند که تمام داده های بازاریابی و فروش شما را در یک مکان قرار دهند. با کمک گرفتن از این ابزراها می توانید به سرعت تعیین کنید چه عواملی برای بهبود استراتژی شما در آینده مفید است و چه عواملی مفید نیست.
۳. شبکه ها و دارایی های دیجیتال موجود خود را ارزیابی کنید.
هنگام بررسی شبکه ها و دارایی های دیجیتال مارکتینگ موجود برای تعیین اینکه چه چیزهایی را باید در استراتژی خود بگنجانید، بهتر است که ابتدا از جزییات طاقت فرسا صرف نظر کنید و تصویر کلی را در نظر بگیرید. این کار از احساس خستگی یا گیجی جلوگیری می کند.
آنچه را که دارید جمع آوری کنید و هر وسیله یا دارایی را دسته بندی کنید. بدین ترتیب می توانید تصویری واضح از رسانه های موجود، کسب شده و پرداخت شدهی خود داشته باشید.
چارچوب رسانه ای موجود، کسب شده و پرداخت شده:
برای انجام این کار به طور موثر، از چارچوب رسانه موجود، کسب شده و پرداخت شده استفاده کنید تا وسیله ها، دارایی ها یا شبکه های دیجیتالی را که از قبل استفاده می کردید را دسته بندی کنید و تصمیم بگیرید که چه چیزی مناسب استراتژی شما است.
رسانهی موجود:
رسانه های موجود شامل دارایی ها و شبکه هایی می شود که به کسب و کار شما متعلق است اعم از وب سایت، اکانت های شبکه های اجتماعی، وبلاگ یا تصاویر. شبکه های متعلق به کسب و کار شما همان مواردی هستند که تجارت شما کنترل کامل بر آن ها دارد.
همچنین رسانهی موجود می تواند شامل برخی از محتواهای خارج از سایت شما باشد که در وب سایت شما منتشر نشده است. مثلا وبلاگی را در سایتی دیگر منتشر کنید.
رسانهی کسب شده:
منظور از رسانه های کسب شده همان اعتباری است که شما از طریق بازاریابی دهان به دهان به دست می آورید. این نوع از رسانه می تواند شامل محتوایی باشد که در سایت های دیگر توزیع کرده اید، کارهایی که در حیطهی روابط عمومی انجام داده اید یا خدماتی که به مشتریان ارایه می دهید. رسانهی کسب شده همان شناختی است که در نتیجهی این تلاش ها دریافت می کنید.
شما می توانید از طریق نظرهای مثبتی که کاربرانتان می دهند یا محتوایی که از طریق شبکه های مجازی خود به اشتراک می گذارید رسانه کسب کنید.
رسانهی پرداخت شده:
به هر شبکه یا رسانه ای که به منظور جلب مشتری برای آن پول خرج می کنید رسانهی پرداخت شده می گویند.
این موارد شامل تبلیغات در شبکه های اجتماعی، تبلیغات در وب سایت ها، ایمیل های تبلیغاتی یا هر رسانهی دیگری که در ازای افزایش بازدید مبلغی برای آن پرداخت کرده اید، می شود.
برای این که درک بهتری از آنچه این چارچوب ارایه می دهد داشته باشیم بیایید مثالی را با یکدیگر بررسی کنیم.
فرض کنید شما صفحهای برای ارائه و فروش کالای خود دارید. این صفحه رسانهی موجود شماست.
هدف شما این است که از هر سه عنصر رسانهی موجود، رسانهی کسب شده و رسانهی پرداخت شده استفاده کنید تا بهترین نتیجه را دریافت نمایید.
برای افزایش تعداد بازدید محتوایتان، اطمینان حاصل می کنید که قابلیت به اشتراک گذاری داشته باشد تا مخاطبانتان بتوانند آن را از طریق اکانت های شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارند. در عوض این به اشتراک گذاری، میزان بازدید صفحهی شما بیشتر می شود. این مورد جزئی از رسانهی کسب شده است.
برای ادامهی راه شما به اکانتی در اینستاگرام مبلغی پرداخت می کنید تا برای صفحهی شما تبلیغ کند. به این تبلیغ رسانهی پرداخت شده می گویند.
بدین ترتیب سه قسمت چارچوب با یکدیگر تعامل دارند و شما را به هدفتان می رسانند. اگرچه همیشه این کار برای موفقیت لازم نیست. مثلا اگر رسانهی موجود و کسب شدهی شما از قبل موفق بوده اند ممکن است دیگر نیازی به سرمایه گذاری در رسانه های پرداخت شده نداشته باشید.
بنابراین بهترین راه حل برای کمک به شما برای رسیدن به هدف خود، ارزیابی شبکه ها و دارایی های دیجیتالتان است. سپس رسانه هایی را که بهترین کارایی را در استراتژی شما دارند را برگیزینید.
با این کار در می یابید که چه چیزی قبلا به کار گرفته شده است و می توانید تصمیم بگیرید چه چیزی را نگه دارید و چه چیزی را حذف کنید.
۴. کمپین های رسانه ای متعلق به خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید.
رسانه های موجود در قلب دیجیتال مارکتینگ قرار دارند و اغلب اوقات به شکل محتوا ارائه می شوند. دلیل ان این است که هرچیزی که مرتبط با کسب و کار شما عرضه شود نوعی محتواست. این محتواها می توانند توضیحات محصول، پست های وبلاگ، کتاب های الکترونیکی، اینفوگرافیک ها، پادکست ها یا پست هایی در شبکه های اجتماعی باشند.
محتوا ضمن پررنگ تر کردن حضور آنلاین بیزنس شما، به تبدیل بازدید کنندگان وب سایت شما به مشتری و خریدار کمک می کند. و هنگامی که این محتوا سئو می شود (بهینه سازی بر اساس استانداردهای موتور جسب و جو)، می تواند ترافیک سایت شما را افزایش دهد و سایت شما را در مراتب بالاتری در سرچ ها نمایش دهد.
حال می خواهیم یک فرایند مختصر را با یکدیگر بررسی کنیم که به شما کمک می کند تا دریابید چه محتواهایی نیاز دارید تا به اهداف استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود برسید.
-
محتوای موجود خود را ارزیابی کنید.
لیستی از محتواهای موجود خود تهیه کنید و هر مورد را با توجه به عملکردی که قبلا در راستای اهداف شما داشته است رتبه بندی کنید.
به عنوان مثال اگر هدف شما افزایش بازدید است، محتواهای موجود خود را بر اساس آنچه بیشترین بازده را در سال گذشته داشته است (مانند پست وبلاگ، پست شبکه های اجتماعی یا وب سایت) رتبه بندی کنید.
در این مرحله هدف این است که دریابید چه چیزی در حال حاضر بهترین بازده را دارد و چه چیزی مفید نیست. بنابراین می توانید هنگام برنامه ریزی برای محتوای آینده خود بهترین عناصر رسانهای را استفاده کنید. ( برای این که محتوای عالی ایجاد کنید مطلب تولید محتوا پنتازوم را هم مطالعه کنید.)
در تولید محتوا مهم تر از هر چیز ارتباطی است که با بازدید کننده ها ایجاد می کنید.
-
خلا محتوای موجود خود را شناسایی کنید.
بر اساس پرسونای خریدار خود، خلا موجود در محتواهای فعلی خود را شناسایی کنید.
به عنوان مثال اگر یک موسسهی تدریس خصوصی ریاضی هستید، از طریق بازخورد دانش آموزان و تحقیق می دانید که چالش اصلی در زمینهی کسب و کار شما یافتن روش های موثر مطالعه است و شما محتوایی ندارید که این چالش را بیان کند و به حل آن بپردازد. بنابراین باید محتواهایی در این زمینه منتشر کنید.
با ارزیابی محتواهای خود ممکن است دریابید کتاب های الکترونیکی بازخوردی بهتر از وبینارها در برخی زمینه ها داشته اند. طبق این ارزیابی شما می توانید تصمیم بگیرید که یک کتاب الکترونیکی دربارهی موثرترین روش های مطالعه را به برنامهی تولید محتوای خود اضافه کنید.
-
برنامهای برای تولید محتوای خود داشته باشید.
با توجه به ارزیابی های خود و خلا هایی که شناسایی کردید یک برنامهی تولید محتوا تهیه کنید و در آن مطالبی که به شما در رسیدن به هدفتان کمک می کنند را شرح دهید. این برنامه باید شامل موارد زیر باشد:
- عنوان
- چارچوب
- هدف
- شبکه ها و رسانه های تبلیغاتی
- چرا محتوا تولید می کنید؟
- اولویت بندی محتواها
اگر از منابع خارجی کمک می گیرید باید اطلاعات بودجه را نیز بررسی کنید و اگر خودتان تولید محتوا می کنید، باید زمان مورد نیاز را تخمین بزنید و در نظر بگیرید.
همه ی مواردی که در این بخش گفتیم، برای یک برنامه ی موفق تولید محتوا ضروری است. اما تصور کنید محتوایی ایجاد کنید که هیچ کس آن را نبیند! می خواهیم دیده شویم. سئو در تولید محتوا به شما کمک می کند تمامی اصول دیده شدن در گوگل را رعایت کنید. این دو اصل یعنی اول در نظر گرفتن خواننده ها (کسانی که برای آن ها تولید محتوا می کنید ) و دوم رعایت استاندارها و اصول سئو باعث موفقیت این بخش از بازاریابی دیجیتال می شود.
۵. اهداف و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید.
ارزیابی رسانه های کسب کرده و اهداف فعلی می تواند به شما کمک کند تا دریابید که زمان خود صرف چه چیزهایی کنید. بررسی کنید ترافیک بازدید و فروش های شما از کجا ناشی می شوند (اگر هدفتان این است) و هر منبع رسانهای را از موثرترین به غیر موثرترین رتبه بندی کنید.
ممکن است مقاله خاصی از کسب و کار خودتان پیدا کرده باشید که بازدیدکنندگان زیادی را به وب سایت شما هدایت کرده است و سبب افزایش فروش شما شده است. یا ممکن ببینید که تبلیغ شما در صفحات اینستاگرامی سبب افزایش فروش شما شده است.
هدف از این بررسی ها این است که بر اساس شواهد و داده ها یک تصویر کلی از رسانه هایی که به شما برای رسیدن به هدفتان کمک می کنند، داشته باشید. با این حال اگر روش جدیدی وجود دارد که می خواهید کارایی ان را مورد آزمایش قرار دهید، به این دلیل که قبلا انجام نشده است از آن سر باز نزنید.
۶. کمپین های رسانه ای پرداخت شدهی خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید.
این فرایند تقریبا مشابه با فرایند قلبی است. شما باید رسانه های پرداخت شدهی خود را در هر پلتفرم ارزیابی کنید (به عنوان مثال تلگرام، وب سایت ها، اینستاگرام . غیره) تا دریابید چه چیزی بیشتر به شما در دستیابی به هدفتان کمک می کند.
مثلا اگر هزینه های زیادی را صرف تبلیغ در وب سایت ها کردید و به نتیجهی دلخواهتان نرسیده اید، شاید وقت آن رسیده است که روش خود را اصلاح کنید یا آن را به کلی حذف کنید و روی پلتفرم دیگری تمرکز کنید.
در انتهای این فرایند شما باید به یک نتیجه گیری واضحی رسیده باشید که می خواهید به سرمایه گذاری در کدام یک از شبکه ها و رسانه ها ادامه دهید و کدام را می خواهید از استراتژی خود حذف کنید.
۷. کمپین های دیجیتال مارکتینگ خود را گرد هم آورید.
حال که بررسی ها و برنامه ریزی های لازم را انجام داده اید به یک دید کامل در رابطه با عناصر تشکیل دهندهی استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود رسیده اید.
برای مرور، موارد زیر چیزهایی هستند که تا کنون باید ثبت کرده باشید:
- پرسونای خریدار واضح
- یک یا چند هدف خاص برای دیجیتال مارکتینگ
- لیستی از رسانه های موجود، کسب شده و پرداخت شده
- ارزیابیای از رسانه های موجود، کسب شده و پرداخت شده
- برنامهی تولید محتوا یا لیستی از خواسته هایتان
اکنون وقت آن است که همهی اینها را گرد هم آوریم تا یک الگوی منسجم از استراتژی دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنیم. الگویی استراتژی بازایابی دیجیتالتان را باید بر اساس تحقیقات و بررسی هایی که تا اینجا انجام داده اید و مجموعه اقداماتی که می خواهید برای رسیدن به اهداف خود انجام دهید ترسیم کنید.
حال می خواهیم بررسی کنیم که چگونه الگوی استراتژی دیجیتال مارکتینگ می تواند به شما کمک کند.
الگوی استراتژی دیجیتال مارکتینگ
تنظیم و ترسیم استراتژی های مارکتینگ بر روی کاغذ می تواند روش مناسبی باشد ولی این روش می تواند به سرعت طاقت فرسا و بی نظم شود.
برای برنامه ریزی استراتژی خود در بلند مدت (به طور معمول بین ۶ ماه تا ۱ سال) شما به یک الگوی استراتژی دیجیتال مارکتینگ قابل اعتماد نیاز دارید.
این الگو باید شامل خلاصهای از اطلاعات کسب و کار شما باشد که بتواند به شما در ساختن بازار ایده آلتان و بررسی اطلاعات رقبا کمک کند. استراتژی مارکتینگ شما (از جمله بودجه ها و رسانه ها) نیز باید در این الگو موجود باشند.
با برنامه ریزی برنامه های بلند مدت خود می توانید یک دید کلی بر امور خود داشته باشید و از تداخل امور جلوگیری کنید. مثلا یک الگوی یک ساله باید بدین شکل باشد:
- در فروردین وبلاگی را شروع خواهید کرد که هفته ای یک بار و برای کل سال به طور مداوم به روز می شود.
- در اردیبهشت یک کتاب الکترونیکی جدید همراه با تبلیغات پولی منتشر خواهید کرد.
- در خرداد شما تمرکز خود را بر روی رسانه های کسب شده در قالب روابط عمومی متمرکز خواهید کرد تا میزان ترافیک بیشتری را در دوره بعدی به دست آورید.
- در شهریور شما نیم از مسیر را طی کرده اید. در اینجا باید بررسی کنید که آیا به انتظارات خود رسیده اید؟ چه چیزهایی بر روی پیشرفت بیشتر شما در نیمهی دوم سال تاثیر خواهند گذاشت؟
- در اسفند نیز باید یک ارزیابی کلی از الگوی خود داشته باشید و نقاط قوت و ضعف آن را مورد بررسی قرار دهید.
پیشنهاد ما این است که چنین برنامه ریزی هایی را بر روی کاغذ انجام ندهید و از برنامه ها و سایت های مشخصی استفاده کنید. چرا که ایجاد تغییرات بر روی برنامه های دستنویس سخت تر است و امکان گم شدن و یا خراب شدنشان بیشتر است.
با استراتژی های مارکتینگ که حضور دیجیتالی شما را بهبود می بخشند رشد بهتری داشته باشید.
الگوی استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما برای تجارت شما بسیار منحصر به فرد خواهد بود، به همین دلیل تقریباً غیرممکن است که یک الگوی استراتژی دیجیتال مارکتینگ متناسب با همه را بخواهیم ارائه دهیم.
به یاد داشته باشید هدف الگوی استراتژی شما نکته برداری از اقداماتی است که قصد دارید برای رسیدن به هدف خود در طی یک دوره زمانی انجام دهید. تا زمانی که الگوی شما به شما در رسیدن به این هدف کمک کند بدانید که راه درستی را در پیش گرفته اید.
و در پایان : اگر نیاز به همکاری در تهیه ی استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای مجموعه ی خود را دارید، پنتازوم در کنار شماست. با ما تماس بگیرید.