امروزه با پیشرفت و توسعه جامعه بشری اکثر محصولات و یا خدمات دارای برند های فراوانی هستند و هر کدام نیز با توجه به کیفیت محصول و چگونگی ارائه آن به مشتریان و خدمات عرضه شده دارای محبوبیت و مقبولیت فراوانی می باشند. اگر بخواهیم در این زمینه برایتان مثالی بزنیم نظرتان را به دو کمپانی تولید نوشیدنی گازدار یعنی کوکاکولا و پپسی جلب می نماییم؛ هر دو برند تقریباً همگام و هم قدم با یکدیگر در بازار رقابت پیش میروند و موضوع رقابت برندها در میان آن ها به موضوعی جالب تبدیل گردیده است. در مقاله امروز پنتازوم در رابطه با رقابت برندها با شما صحبت خواهیم کرد.
رقابت برندها از کجا نشأت میگیرد؟اصولاً رقابت برندها چیست؟ و چه عاملی باعث میگردد رقابت برندها در محصولات تبدیل به بازی برنده و بازنده می گردد؟ با ما همراه باشید.
در دنیای رقابت برندها یک سوال بسیار مهم و حیاتی وجود دارد و همواره ذهن صاحبان برند را به خود درگیر می کند؛ آن سوال این است که در حال حاضر برندهای دیگر مشغول انجام چه کاری هستند؟ آنها با طرح این سوال اولین جرقه رقابت بین برندها را زدهاند.
✅این مطلب را هم بخوانید! برندسازی و هر آنچه که باید درباره ی آن بدانید!
جواب این سوال مجموع عملیات طراحی و اجرایی را به وجود می آورد تا برندها از یکدیگر سبقت بگیرند و فعالیت بیشتر و بهتری را نسبت به آن انجام دهند.
بهطورکلی رقابت برندها پس از این مرحله وارد فاز دیگری خواهد شد و آن چگونگی طراحی و اجرای سیاستهای منجر به پیشی گرفتن از برندهای دیگر است. البته در این عرصه سیاست های دیگری نیز وجود دارد. استراتژی هایی مانند ارائه محصول با کیفیت و خدمات مشابه با برندهای دیگر با قیمت و هزینه ارزانتر در جهت جلب نظر مخاطبین و مشتریان و رجوع کمتر آن ها به شرکت های رقیب و مواردی دیگر که در قالب طراحی استراتژی و اجرا به یاری صاحبان برند ها خواهد آمد.
یکی از اصول رقابت برندها که بسیار مرسوم می باشد استفاده از تبلیغات بر علیه یکدیگر میباشد؛ البته برای این نوع تبلیغات مواردی وجود دارد که می بایست به آن توجه ویژه از سوی صاحبان برند وجود داشته باشد.
به عنوان مثال این مدت تبلیغات برای مشتریان می بایست به گونه ای طراحی و ارائه گردد که برای مخاطبین جذابیت برند رقیب از بین برود و به اصطلاح برند رقیب غیر فریبنده به نظر بیاید. اجازه دهید در این خصوص مثالی بزنیم:
پپسی در مقابل کوکاکولا
در زمینه تولید نوشیدنی های گازدار بهترین و معروفترین مثال ممکن در رقابت بین برندها رقابت بین کوکاکولا و پپسی است.طبق نظرسنجی ها و آمارهای در دسترس تعداد افرادی که علاقهمند به محصول کوکاکولا هستند بیشتر از افرادی است که به محصولات پپسی علاقهمندند. پپسی همیشه در تلاش است که بتواند تعداد افراد علاقه مند به محصول خود را افزایش دهد تا بتواند گوی رقابت را از دست کوکاکولا بیرون آورد.
بنابراین سعی میکند که با انواع تبلیغات به طور جاهطلبانه ای هدف خود را دنبال کند و مدام به کوکاکولا حمله می کند اما کوکاکولا این حملات را نادیده در نظر میگیرد. به عنوان مثال در سال ۱۹۸۵ پپسی تبلیغی ساخت که در آن از آینده صحبت میکرد که فقط پپسی وجود دارد و کوکاکولا دیگر وجود نخواهد داشت اما در واقع انتخاب بین کوکاکولا و پپسی فقط موضوع طعم آنها است.
مک دونالد در مقابل برگرکینگ
یکی دیگر از مثال های معروفی که در زمینه رقابت بین برندها وجود دارد رقابت بین دو کمپانی مک دونالد و برگر کینگ است. این دو برند جهانی که در زمینه فست فود فعالیت میکنند رقابت دیرینه ای با یکدیگر دارند و در اغلب اوقات کینگ برگر به مک دونالد حمله می کند ولی مک دونالد یا آنها را نادیده میگیرد یا از پاسخ دادن به آنها لذت می برد. در سال ۲۰۰۲ برگر کینگ با تبلیغی به مک دونالد حمله کرد و در آن رونالد مک دونالد- بنیان گذار رستوران های زنجیره ای مک دونالد- به عنوان یک مشتری وفادار به برگر کینگ شناسایی شد اما مک دونالد در همان سال تبلیغی نشان داد که در آن پادشاه- که نماد تجاری برگر کینگ است- یکی از دستورالعملهای سری مک دونالد را دزدید.
چند سال پیش مک دونالد تبلیغی درست کرد که برایش موجبات مشکل را فراهم نمود زیرا در آن به نوعی نام تجاری برگر کینگ را تخریب کرد که این کار خلاف قوانین رقابت برندها بود. در این فیلم پسر بچهای را نشان میدهد که هر روز برای ناهار از فروشگاه مک دونالد ناهار می خرید ولی چند بچه همیشه ناهار او را با قلدری از چنگش در می آوردند ولی یک روز آن پسر بچه غذای مکدونالدش را داخل پاکت برگر کینگ قرارداد و بچه های دیگر با این برداشت که برگر کینگ را دوست ندارند آن پسر بچه را بدون آزار به حال خودش گذاشتند که حاکی از رضایت آن پسربچه بود.
از دیگر موارد مثالزدنی در رابطه با رقابت برندها می توان بانک ها و سوپرمارکت ها را مثال زد.
در کشور پیشرفته و توسعه یافته استرالیا بانک ملی استرالیا از رقیب های خود شکست وحشتناکی خورد. در حقیقت در روز ولنتاین سال ۲۰۱۱ یک نامه و یک هلیکوپتر تمام رویاهای صاحبان این بانک را با کابوس ورشکستگی مواجه نمود. اگر چه این بانک توانست خود را از دیگر بانک های عظیم این کشور جدا نماید و ۱ میلیون از مشتریانش را پس از ۱۷ ماه سعی و تلاش به دست آورد اما در دنیای رقابت برندها این اتفاق موضوعی بسیار تأثیرگذار می باشد.
آن ها پس از یک شکست فاحش در دنیای رقابت برندها با تمام توان بر روی کار خود متمرکز گردیده و اصطلاحاً بر روی پاهای خود ایستادند، همه چیز را بازیابی و مورد بررسی قرار دادند و در نهایت تلاش دوباره بازار را به سوی خود برگرداندند. تمرکز بر روی نقاط ضعف و قدرت و استفاده از مدل جدید تبلیغات به شیوه داستان گویی مشتریان و مخاطبین خود را بازگرداند و با قدرت به کار خود ادامه میدهد.
نباید فراموش کرد که در دنیای رقابت برندها هر چیزی ممکن است به وجود آید و نمی توان این شرکتها و این موارد را جزو آلودگی ها و کثیف بودن تجارت دانست. در دنیای رقابت برندها لحظه ای غفلت موجب ورشکستگی کامل برند خواهد شد. لطمه ای که شاید در ظاهر قضیه بحث ورشکستگی باشد اما در باطن موجب لطمات فراوانی مانند بیکاری پرسنل سرمایه هدر رفته و ایده ها و نوآوری های از بین رفته باشد.
به نظر میرسد صاحبان تجارت امروزه برای رقابت برندها جایگاه ویژه ای قائل شده اند و سعی می کنند با هوشمندی فراوان و با شوخ طبعی و استدلال مناسب نظر مشتریان را به خود جلب نمایند. آن ها به این نکته توجه دارند که رقابت برندها برای جلب نظر مخاطبین و مشتریان است.
این رقابت به چالش کشیدن رقیب یا رقبای دیرینه نیست چون در آن صورت تأثیر منفی آن بسیار بیشتر از نکات مثبت آن خواهد بود و در واقع کل رقابت برند ها را به چالش خواهد کشید و تصویر نامناسبی از این مدل رقابت را در معرض دید عموم قرار خواهد داد. دنیای رقابت برندها بسیار پیچیده و اسرارآمیز بوده، هست و خواهد بود اما در نهایت تصمیم گیرنده اصلی در این زمینه مشتریان خواهند بود اینکه چه برندی، با چه طرفی؛ چه ابزاری و چگونگی اجرا بتواند مشتریان را به خود جذب نماید موضوع مهمی است که باید به آن توجه نمود.
از شما دعوت میکنیم نقطه نظرات پیشنهادات و یا انتقادات خود را با ما در میان بگذارید.