رزومه چیه ؟! پانتی اومد رو به روم نشست و گفت نیلوفی جون حوصله داری بقیه مطلب کار کردن رو با هم ادامه بدیم؟
گفتم بله. چرا که نه دختر جان؟!
گفتم بیا یه کاری کنیم.
گفت چیکار کنیم نیلوفی جون؟
گفتم ببین. آدم ها در دو گروه اصلی کار می کنن.
گفت ینی چجوری مثلا؟
گفتم الان میگم برات.
آدما یا خودشون برای خودشون کار پیدا می کنن. یا باید برای دیگران کار کنن.
گفت هان؟
گفتم دقیقا همینطوریه. بعضی ها برای خودشون کسب و کاری راه میندازن که در اون رئیس و مدیرشون خودشون هستن.
مثل نقاش ها. تاجر ها. مجسه ساز ها.پزشک ها. وکیل ها و بقیه کسایی که تو این دسته ها هستن.
و خلاصه از این دست مشاغل. یا میرن برای کسان دیگری کار میکنن. مثل کارمند ها. نظامی ها. کارگر ها و ..
گفت خب آهان نیلوفی جون فهیدم.
گفتم البته اونایی که برای خودشون هم کار می کنن باید آداب و فرهنگ کار کردن رو یاد بگیرن تا تو کارشون موفق باشن.
گفت درسته نیلوفی جون فهمیدم.
گفتم البته این موضوع بحث الان ما نیست. حرف امروز ما راجع به کسانی هست که میخوان برای دیگران کار کنن.
یا حداقل لازمه یک مدته رو برای دیگران کار کنن تا کسب و کاری رو که انتخاب کردن یادن بگیرن.
پانتی گفت اهان فهمیدم نیلوفی جون
گفتم یادت هست گفتم علاقه مندی جایگاه بزرگی رو در آینده کاری یک نفر به خودش اختصاص میده؟
گفت آهااان. بله که یادمه!
گفتم خب به فرض اینکه علاقه مندی پیدا شده باشه، تو میشی یه نفری که دنبال کار هستی. اونم در موضوع علاقه مندی.
گفت آره اینجوری یعنی خوب میشه مثلا.
کاملا میفهمم.
گفتم خب به نظرت باید اول چیکار کنی؟
گفتم خب به نظرت باید اول چیکار کنی؟
گفت ااممم. نمیدونم آخه نیلوفی جون.
گفتم من برات میگم.
نکته اول اینه که باید بدونی اون کاری که انتخاب کردی بلد هستی یا نه.؟
گفت نیلوفی جون مگه چه فرقی میکنه مثلا؟🧐🧐
گفتم فرقش اینه که اگر اون کار رو بلد باشی، مستقیم میری سر کار و اگر بلد نباشی، باید اول به عنوان کارآموز مشغول بشی تا اون کار رو یاد بگیری. بعد شروع کنی.
گفت آهان . فهمیدم. پس حالا چی میشه؟
گفتم قبل از این که توضیح بدم یه کار مقدماتی واجب وجود داره که تو در هر صورتی که شاغل باشی یا کارآموز و یا اینکه حتی برای خودتم بخواهی کار کنی باید اونو انجام بدی
گفت اون چیه نیلوفی جون؟
گفتم ساخت یه رزومه از خودت!
گفت هااان؟ نیلوفی جون رزومه یعنی چی مثلا؟
گفتم رزومه مجموعه ای از اطلاعات فرد یا شرکته که در اون خودش رو معرفی میکنه.
در مورد تو و کسانی مثل تو که دنبال کار می گردین، مجموعه ای از اطلاعات و مشخصات فردی رو هم باید بزنین داخل روزمه که دیگران با مراجعه به اون بتونن با تو و شخصیتت بهتر آشنا بشن.
گفت عجب! فهمیدم نیلوفی جون.
گفتم در رزومه شخص باید این مواردی که بهت میگم کامل، واضح و مشخص درج بشه:
1- نام و فایل
2- نام پدر
3- کد ملی
4- آدرس
5- شماره ثابت و شماره موبایل
6- عکس از خود شخص
7- مدارک تحصیلی به ترتیب
8- گواهی نامه هایی که در حوزه های مختلف شخص گرفته (مثلا گواهی زبان. گواهی های ICDL و…)
9- دوره های آموزشی که آنلاین یا حضوری گذرونده
10 – توانایی های شخص مثل صحبت کردن به زبان های دیگر و یا آشنایی با ماشین های مختلف و موارد اینطوری
گفت آهااان. که اینطوری پس مثلا. دیگه چی؟
گفتم بخش دیگری داریم تحت عنوان علاقه مندی ها که طرف چیزهایی که بهش علاقه داره رو تو اون میذاره.مثلا یکی دوست داره تو قسمت فروش تجهیزات کار کنه که اینجا میذارن.
و بخش دیگر رزومه برمیگره به توضیح خودت. اینکه اخلاقت چطوریه یا به چه چیزایی علاقه داری؟
گفت خب نیلوفی جون من مثلا مسافرت دوست دارم. نباید تو رزومه باید اینو بنویسم که!
گفتم پانتی جان! رزومه تو مال توئه! تو بایداونو کامل کنی. از هر چیزی که تو زندگی برات مهمه.
گفت نیلوفی جون آخه مثلا به چه درد میخوره کسی بدونه من فیلم دیدن دوست دارم؟
گفتم به درد میخوره. کافیه تو در یکی از علاقه مندی هات با مدیری که میخواهی براش کار کنی وجه اشتراک داشته باشی.
گفت خب چی میشه؟
گفتم یه وجه مشترک برای ارتباط بهتر. این موضوع شما رو به هم نزدیک تر میکنه. حساسیت طرفین رو کمتر میکنه و برای مدیر انگیزه ای میشه که بیشتر بهت یاد بده. ساپورتت کنه.
یه انگیزه هم میشه برای تو که مفید تر کار کنی.
همینطوری با تعجب نگام کرد و گفت نیلوفی جون تا حالا به این مورد فکر نکرده بودم.
گفتم پانتی وجه مشترک من و تو توی چیه؟!
گفت خیلی چیزا نیلوفی جون.
گفتم مثلا یکی بگو.
گفت شکلات تلخ. پشت سرش یه لبخند مهربونی زد. به من نگاه کرد.
گفتم خب این شکلات تلخ چقدر ما رو به هم نزدیک کرد؟
گفت خیلی نیلوفی جون.
احساس میکنم تو به راحتی میتونی با صحبت در مورد شکلات تلخ و دادن یه تیکه از اون به من هر چیزی ازم بخوای رو بگیری.
گفتم خب اگر این تو رزومه تو بود برای من انتخاب تو یک مزیت داشت. !
البته که شکلات تلخ تو رزومه نویسی خیلی مرسوم نیست. ولی دلم میخواد به عمق مطلب توجه کنی.
گفت میفهمم نیلوفی جون!
گفتم هر چقدر رزومه تو قوی تر. منظم تر و بهتر نوشته شده باشه، کارفرما رو در انتخاب تو بیشتر مجاب میکنه. ضمن اینکه نکته مهمی وجود داره که باید بدونی.
گفت چی نیلوفی جون؟
گفتم تحت هیچ شرایطی تا موضوع یه کار برات خوش آیند نیست، الکی برای کسی رزومه نفرستی
نگو حالا میفرستم ببینم چی میشه.
چون اگر باهات تماس بگیرن. و بهت بگن بیاد و بعد تازه یادت بیوفته از کار خوشت نمیاد، بعد از یه مدت اصلا کسی دیگه بهت کار نمیده. چون دیگه میشناسنت و دوم خودتم سرخورده میشی.
گفت اهان فهمیدم نیلوفی جون
گفتم پانتی همیشه یادت باشه صبر و حوصله کلید رسیدن به موفقیت هاست. باید با صبوری موضوع کارکردن رو حرفه ای دنبال کنی تا اونی که میخواهی رو بدست بیاری.
گفتم فهمیدم نیلوفی جون. گفتم خب برای الان کافیه دیگه. من کار دارم باید به کارام برسم بعدا بقیه بحث رو ادامه میدیم.
گفت باشه نیلوفی جون شکلات تلخ میخوری؟
گفتم داری؟
گفت اهااان.
گفتم به اندازه یه بند انگشت. بیشتر نه!
میدونی که باید در خوردن حواس جمع بود.
پرید پایین و گفت بله میدونم نیلوفی جون. یه بند انگشت برای شما. یه کف دست برای من.😄
بعدشم دوید و رفت بیرون.
