داستان سرایی در تولید محتوا یک استراتژی، برنامه ریزی و یا روند نیست، بلکه هنر است. هنر داستان سرایی.🥳 مثل هر هنری داستان سرایی در تولید محتوا هم نیازمند خلاقیت، دیدی وسیع، مهارت و تمرین است. داستان سرایی چیزی نیست که یک شبه در آن خبره شوید، بلکه یک پروسه ی آزمون و خطاست.
با این توصیفات داستان سرایی در تولید محتوا سخت به نظر می رسد، درست است؟ باید گفت که بله، داستان سرایی سخت است و البته این روز ها تبدیل به عنصری حیاتی در بازاریابی محتوا شده است. داستان سرایی تفاوت بین برند های پویا و کسب و کار های ساده است.
داستان سرایی ابزاری ارزشمند است که باید آن را در روند بازاریابی محتوای خود بگنجانید. به همین دلیل است که ما این راهنما را در پنتازوم گردآوری کرده ایم تا به شما در کشف و تسلط بر داستان سرایی و نوشتن داستان های زیبا و جذاب برای مخاطبانتان کمک کنیم.
زمانی که به برندهای برجسته توجه کنیم، می بینیم که ویژگی مشترک تمامی آن ها قدرت برقراری ارتباط با مخاطبانشان می باشد.
نکته ی قابل توجه این است که این برند ها به جای استفاده از حقایق، ارقام، ویژگی ها و داده ها برای بیان این که چرا محصولاتشان بهترین هستند، از قدرت داستان سرایی در تولید محتوا برای دستیابی به مخاطبان هدف مربوطه و بسیار خاص خود استفاده می کنند.
در دنیایی که محتوا سنگ بنای تمام فعالیت های بازاریابی است، برجسته بودن و به چشم آمدن پیش نیاز بهره مندی از مزایای این عرصه است. در غیراین صورت برند شما تنها یکی از نام هایی خواهد بود که مصرف کنندگان آن را می شنوند و فراموش می کنند. اما داستان سرایی در تولید محتوا به شما کمک می کند دقیقاً به این هدف دست پیدا کنید و در ذهن مصرف کنندگان ماندگار شوید.
داستان سرایی در تولید محتوا به شما کمک می کند تا به چشم بیایید و این امکان را به شما می دهد که واقعاً با مصرف کنندگان ارتباط برقرار کنید و بجای استدلال های تاکتیکی در مورد این که چرا باید از محصول یا خدمات شما استفاده کنند، یک رابطه ی عاطفی و انسانی را پایه ریزی کنید.
پس قلم و کاغذ خود را بردارید تا با زیر و بم داستان سرایی در تولید محتوا آشنا شویم! 🤗
داستان سرایی در تولید محتوا چیست؟
به بیان ساده، داستان گویی هنر و علم استفاده از یک روایت، شخصیت و طرح ساختگی یا غیر ساختگی برای انتقال پیامی است که به طور غیر مستقیم محصول یا گروه محصولات شما را به بازار عرضه می کند.
این که چرا داستان سرایی عنصر مهمی در تولید و بازاریابی محتوا است به این دلیل است که محتوای شما را در مقایسه با ارتباطات بازاریابی که کاملاً مبتنی بر داده ها و ارقام است، جذاب تر و گیرا تر می کند.
نکته ای که در بازاریابی محتوا باید به آن توجه کنید این است که انسان ها برای ارتباط با یک داستان، همدلی با شخصیت ها و واکنش به یک روایت ساخته شده اند.
بنابراین، تکنیک هوشمندانه ارائه یک پیام بازاریابی که در یک روایت فریبنده گنجانده شده است، در دنیای بازاریابی به عنوان داستان سرایی یاد می شود.
چنین داستان هایی معمولاً شامل یک قهرمان (بر اساس شخصیت هدف برند شما)، یک تضاد یا مشکلی است که با آن مواجه می شود (دغدغه های مخاطبان هدف شما) و در نهایت، یک راه حل که آن ها کشف می کنند (که به طور نزدیک با پیشنهادات/محصولات شما مرتبط است) – همه این ها با یک خط داستانی گیرا به هم گره خورده اند.
آیا داستان سرایی نیازی به «جالب بودن» محصول/خدمت شما ندارد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که نه، برای استفاده از داستان سرایی برای کسب و کار خود نیازی به یک محصول جالب و خاص ندارید. این یک باور اشتباه است که کسب و کارها را از به کارگیری داستان سرایی در تولید محتوا باز می دارد.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که به طریقی گیرا روایتی در مورد این که چگونه استفاده از محصولات یا خدمات شما می تواند بر زندگی کاربران و مصرف کنندگان تأثیر مثبت بگذارد، بسازید.
ماهیت کسب و کار یا گروه محصولات شما با موفقیت داستان سرایی شما کاملاً بی ربط است و این که آیا بتوانید پاسخ مثبت مخاطبان خود را جلب نمایید یا نه، کاملاً به این بستگی دارد که چگونه سه عنصر حیاتی یک داستان را به هم پیوند دهید – قهرمان داستان، تضاد و راه حل.
دلیل تاثیرگذاری داستان سرایی در تولید محتوا این است که به آسانی در خاطرات ماندگار می شوند و علاوه بر این آن ها همچنین باعث ترشح اکسی توسین میشوند که به نوبه خود بر نگرش ها، رفتار ها و تصمیم گیری های مصرف کنندگان تأثیر می گذارد.
مغز انسان می تواند حواشی داستانی که گفته می شود را فیلتر کند. به همین دلیل است که باید بسیار مراقب نحوه ی نگارش داستان خود باشید و از به کارگیری کلمات تخصصی، کلیشه ها و اصطلاحات پیچیده بپرهیزید.
چه چیزی باعث می شود که یک داستان سرایی خوب باشد؟
“خوب” یا “بد” بودن یک داستان بستگی به نظر خوانندگانش دارد، اما در داستان سرایی در تولید محتوا برخی جزئیات و عناصر هستند که برای داشتن یک داستان خوب باید از آن ها بهره بگیرید. در ادامه مهمترین نکات داستان سرایی را با هم مرور خواهیم نمود.
یک شخصیت اصلی قابل درک برای داستان خود بسازید
مخاطب هدف شما تنها زمانی می تواند با داستان شما ارتباط برقرار کند که شخصیت اصلی شما فردی باشد که بتوان او را درک نمود و با او ارتباط برقرار کرد.
آن ها فقط در صورتی با این شخصیت همزاد پنداری می کنند که بتوانند با او ارتباط برقرار کنند. اگر نتوانید مخاطبان خود را وادار کنید که با این شخصیت همدلی کنند، آن ها نمی توانند خود را جای او بگذارند و در نتیجه به داستان شما اهمیتی نمی دهند.
✅ هرچقدر شخصیت اصلی داستان شما قابل اعتماد باشد، داستان شما نیز به همان اندازه قابل اعتماد خواهد بود.
بنابراین، مطمئن شوید که زمان کافی را صرف تحقیق در مورد شخصیت هدف ایده آل خود میکنید – این تحقیق باید شامل علاقه مندی ها، دغدغه ها، انگیزه ها، آرزو ها و مشکلات مشتریان شما باشد تا بتواند همه ی این ها را در قهرمان داستان خود گرد هم آورید و شخصیتی را ایجاد کنید که مخاطب هدف شما فوراً با آن ارتباط برقرار کند.
داستان خود را واقعی و معتبر نگه دارید
احتمالا بدترین کاری که می توانید در داستان سرایی در تولید محتوا انجام دهید، تقلید از دیگران است.
جعلی بودن یا غیر اصولی بودن برای داستان سرایی در تولید محتوا اصلا فاکتور های خوبی نیستند. آخرین چیزی که می خواهید این است که داستان شما شبیه یک روایت ساختگی و کلیشه ای باشد که خوانندگان می توانند به آسانی آن را پیش بینی کنند.
بنابراین، مهم نیست که در ابتدا این کار چقدر سخت به نظر می رسد، مطمئن شوید که از یک ایده تازه و یک دیدگاه منحصر به فرد برای ساختن داستان خود استفاده می کنید که داستانتان وجه تمایز شما با کسب و کارهای موجود شود.
به ارزش ها و اصول برند خود وفادار بمانید و از آن ها برای استنباط صدا و لحن خود استفاده کنید زیرا این معیار ها هستند که شما را از رقبای تان متمایز می کند. به یاد داشته باشید که مخاطبان شما به اندازه کافی باهوش هستند که تفاوت یک داستان تکراری و یک داستان خلاقانه را تشخیص دهند. آن ها بلافاصله متوجه خواهند شد که داستان یا ایده شما منحصر به فرد نیست.
یک کاربر معمولی اینترنت در روز در معرض حداقل 5000 کمپین تبلیغاتی قرار می گیرد.
از احساسات برای ارتباط با مخاطبان خود استفاده کنید
اگر داستانتان نتواند احساسات مورد نظر را در خوانندگان برانگیزد، کاملا بیهوده است.
این احساسات می توانند هر چیزی باشند – ترس، خشم، شادی، هیجان، تعجب، یا هر احساس دیگری که باعث ایجاد انگیزه، حرکت یا عاطفه در خواننده می شود و به او کمک می کند تا بهتر با برند شما ارتباط برقرار کند.
✅ احساسات چیزی است که داستان شما را واقعی و انسانی می کند بدون آن ها، پیام شما دقیقاً مانند هر کسب و کار معمولی دیگر خواهد بود.
از حواشی بپرهیزید و به اصل مطلب بچسبید
داستان شما نباید یک افسانه بزرگ باشد که در آن خوانندگان باید منتظر بمانند تا شما به اصل مطلب برسید.
در واقع، داستان سرایی در تولید محتوا در بازاریابی تنها زمانی جواب می دهد که داستانی که می گویید مختصر و کاملاً دقیق باشد، بدون این که حتی کمی از موضوع اصلی منحرف شود. شما باید بتوانید مخاطبان خود را درگیر نگه دارید، نه این که توجه آن ها را از دست بدهید.
بنابراین، جزئیات غیر ضروری و نکات داستانی خسته کننده را از داستان خود دور نگه دارید و داستانی بسازید که به سادگی توجه خوانندگان را به خود جلب کند، آن ها را وادار کند چیزی احساس کنند و سپس آن ها را به فکر وا دارد.
در پایان، شما می خواهید خوانندگانتان خود را به جای قهرمان داستان تصور کنند و به این فکر کنند که چگونه استفاده از محصولات شما می تواند زندگی آن ها را تغییر دهد. این امر با داستانی که آن ها را گیج کند و یا حوصله شان را سر برد امکان پذیر نخواهد بود.
برخی از داده ها و ارقام را برای حمایت از داستان خود در آن بگنجانید
خوب، این ممکن است کمی متضاد به نظر برسد، زیرا در تمام این مدت، ما در مورد این که چگونه داستان سرایی در تولید محتوا از داده ها، ارقام، حقایق و آمار ها برتر است صحبت می کردیم.
با این حال، استفاده از داستان سرایی در تولید محتوا برای رساندن پیام خود به این معنا نیست که باید واقعیت ها را کاملا نادیده گیرید. شما نمی توانید از حقایق چشم پوشی کنید و نیازی نیست نسبت به همه کارهایی که قبلا انجام داده اید و دستاورد هایتان بی توجه باشید.
داستان سرایی فقط به معنای به اشتراک گذاشتن آن حقایق، داده ها و آمار ها با مخاطب هدف خود با کمک یک روایت است؛ نه لیستی از حقایق و داده ها که آن ها می توانند در اینترنت بدون کمک شما پیدا کنند. این کار باعث می شود پیشنهاد شما بسیار قانع کننده تر شود.
✅ هنگامی که داستان برند خود را ساختید، از داده ها و حقایق کسب و کار خود برای پیشتیبانی از داستانتان و افزایش اعتبار آن استفاده کنید.
اتکا به حقایق و ارقام در این مرحله چندان ایده بدی نخواهد بود، زیرا خواننده را درگیر خود کرده اید و هنگامی که آن ها متوجه می شوند که ادعا های شما توسط تحقیقات و داده های واقعی پشتیبانی می شود، بیشتر قانع و مشتاق می شوند تا پیشنهاد شما را بپذیرند.
و در نهایت، یک پایان بندی قوی
شما نباید تمام اطلاعات موجود را در اختیار مخاطب قرار دهید، در عوض باید خوانندگان را مشتاق کنید که بخواهند بیشتر از شما، برندتان و محصول یا خدماتتان بدانند.
سعی کنید یک پایان بندی صریح و قطعی برای روایت خود نداشته باشید، بلکه آن را یا برای تفسیر باز بگذارید یا کنجکاوی مخاطب را تحریک نمایید.
این کار مخاطبان را مجذوب خود می کند، آن ها را به فکر وا می دارد و یا به شما اطمینان می دهد که برای یافتن اطلاعات بیشتر باز خواهند گشت. در هر صورت، شما برای خود یک خریدار علاقمند واقعی پیدا کرده اید که در نگهداشتن آن شانس زیادی دارید.
چگونه می توانید یک داستان خوب برای خود بسازید؟
خب، تا به اینجا متوجه شدیم که عناصر تشکیل دهنده ی یک داستان خوب چیستند و چگونه می توان از هرکدام از آن ها بهترین استفاده را نمود. اکنون بیایید ببینیم که چگونه می توان یک داستان خوب و گیرا برای برند خود ساخت تا برای مخاطب جذاب و تاثیرگذار باشد.
به وضوح بیان کنید که چگونه می خواهید در ذهن مخاطب دیده شوید
اولین قدم برای رسیدن به یک داستان عالی این است که شما باید به گونه ای شناخته و تصویرسازی شوید که گویی برند شما قرار است شخصیت پردازی شود. آیا میخواهید همانند یک دوست برای مخاطبان تان باشید که هر از چند گاهی بهترین ها را به او پیشنهاد می کند یا می خواهید میخواهید مانند یک مربی قابل اطمینان به نظر برسید و به آن ها آموزش دهید؟
اگر میخواهید دوست مخاطبان خود باشید – آیا شما از آن دسته هایی هستید که همه چیز را می دانید و مردم برای مشاوره به سراغش می روند یا از آن هایی هستید که وقت گذرانی با او لذت بخش است؟
هنگامی که تصمیم گرفتید شخصیت برندتان چیست، سبک، زبان، نگرش و هر جنبه دیگری از داستان شما راحت تر مشخص می شود و شما یک الگو برای دنبال کردن خواهید داشت.
مشتریان خود را بشناسید
زمانی کافی صرف تحقیق در مورد مخاطب هدف خود کنید. عاقلانه نیست که بدون داشتن تمام اطلاعات در مورد علایق، سلایق، انگیزه ها، آرزوها و سایر ویژگی های مشتریان احتمالی خود شروع کنید، زیرا نمی توانید روایتی بسازید که مطابق با نگرش و احساسات آن ها باشد.
شما باید درمورد مخاطبان خود بدانید که می خواهند در میان همسالان خود چه چیزی را درک کنند، چالش ها و درگیری های روزانه شان چیست، به چه راهحلهایی که نیاز دارند و غیره.
بنابراین، چه تعداد زیادی مشتری داشته باشید و چه فقط چند کاربر ساده، مطمئن شوید که مصاحبه های کافی انجام می دهید، نظرسنجی های زیادی دارید و تحقیقات ثانویه کاملی برای ایجاد پرسونا انجام می دهید.
پس از تمام این مراحل، از این اطلاعات جمع آوری شده برای ایجاد داستانی که با نگرش و علایق مخاطبان هدف شما همسو است، استفاده کنید.
برای داستان خود هدف تعیین کنید
شما باید از همان ابتدا در مورد این که چگونه قصد دارید داستان خود را به پایان برسانید، فکر کرده باشید. یک دعوت به عمل واضح ایجاد کنید و مطمئن شوید که داستان شما به تدریج به آن منتهی می شود.
آیا می خواهید خوانندگان شما برای خدمات شما ثبت نام کنند یا می خواهید به آن ها آموزش دهید؟ تنها زمانی می توانید یک پایان بندی تاثیر گذار برای داستانتان بسازید که به وضوح هدف نهایی داستان خود را مشخص کرده باشید.
از عناصر بصری استفاده کنید
یک داستان نباید فقط شامل تکه های متنی بزرگ باشد. در واقع، باید بر خلافش باشد. یک داستان متنی طولانی فقط خوانندگان را خسته می کند و تأثیر آن را کاهش می دهد. گنجاندن عناصر بصری در داستان به شما این اطمینان را می دهد که از همان ابتدا توجه خوانندگان را به خود جلب می کنید و آن ها را برای خواندن ادامه ی داستان مشتاق خواهید نمود.
عناصر بصری می تواند هر چیزی باشد، از تصاویر یا عکس ها گرفته تا تولید محتوا ویدئویی یا عکس برداری از خود محصول. هدف از قرار دادن این ها این است که از داستان شما حمایت کنند و به تجربه کلی خوانندگان اضافه کنند.
✅ از آنجایی که عناصر بصری بهتر از متن ها در خاطر می مانند، گنجاندن آن ها در داستان شما باعث می شود مخاطب جنبه های مهم داستان شما را به راحتی خاطر بسپارد.
داستان خود را در طول مسیر بداهه سازی کنید
از آنجایی که تحقیقات خود را انجام داده اید و زمینه را ایجاد کرده اید، باید بتوانید داستانی بسازید که همیشه سبز باشد و همچنان جذابیت مورد نظر را برای برند خود به دست بیاورید، درست است؟ خب، باید گفت که نه چندان.
داستان سرایی در تولید محتوا کاری یکباره نیست.
هنگامی که داستان خود را در معرض دید مخاطبان قرار دادید، باید دائماً در طول مسیر بهینه سازی و بداهه سازی کنید تا عملکرد آن را بهبود بخشید.
شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در یک حرکت به موفقیت برسید. ممکن است اشتباهاتی مرتکب شوید، چند جزئیات ظریف را از دست بدهید، به بخش خاصی از مخاطبان پاسخ ندهید، یا حتی داستانی بنویسید که فکر می کردید بی نظیر است اما به تعامل مورد نظر نرسیدید.
در هر صورت، اگر داستان خود را منتشر کنید و آن را فراموش کنید، به مرور زمان کهنه می شود. بنابراین، باید مرتباً آن را مرور کنید، اعداد را به روز رسانی کنید تا ببینید که چگونه بخش های مختلف مخاطبان شما با آن درگیر هستند و چندین دور تحقیقات بیشتری برای بهبود آن انجام دهید.
«برندهای نه چندان بزرگ» که داستان سرایی درستی دارند
اگر فکر می کنید داستان سرایی در تولید محتوا به دلیل ماهیت کسب و کار شما که خسته کننده است برای شما مناسب نیست، بهتر است دوباره فکر کنید.
در اینجا نگاهی به برخی از این برند ها می اندازیم که با داستان سرایی استثنایی خود علی رغم محدودیت های مربوط به ماهیت کسب و کارشان، به موثرترین صورت ممکن از داستان سرایی در تولید محتوا بهره برده اند:
Salesforce
بلافاصله پس از راه اندازی در سال 1999، Salesforce، پلتفرم پیشرو مدیریت روابط مشتری (CRM) در جهان، از بسیاری از رقبای خود در این زمینه پیشی گرفت. بنابراین، چگونه یکی از اولین شرکت های خدمات نرم افزاری جهان توانست برخی از غول های این صنعت را به چالش بکشد؟ دلیل موفقیت چشم گیر و غیرمنتظره ی Salesforce، داستان سرایی در تولید محتوا است.
از همان ابتدا، Salesforce خود را به عنوان ارائه دهنده خدمات نرم افزاری عصر جدید با مأموریت دموکراتیک کردن فناوری و در دسترس قرار دادن آن برای همه به صورت شبانه روزی معرفی کرده بود.
در اوایل دهه 2000، Salesforce چیزی را راه اندازی کرد که به عنوان یکی از تهاجمی ترین کمپین های بازاریابی در تاریخ خدمات نرم افزاری شناخته شده است.
این کمپین به وضعیت موجود ارائه نرم افزار توسط غول های این صنعت اعتراض و انتقاد کرد. معترضان توسط بنیانگذاران در Salesforce استخدام شدند تا در مقابل کنفرانسی که توسطیکی از غول های این صنعت برگزار شده بود با بنر ها، پوستر ها و تابلو های بزرگ حاوی پیام های ضد نرم افزاری جمع شوند و در مقابل شرکت کنندگان در کنفرانس شعارهای ضد نرم افزاری سر دهند.
Salesforce با این کار به مصرف کنندگان نشان داد که قصد ارائه ی راه حل هایی جدید و کارآمد تر را دارد و بدین گونه توانست به کمک داستان سرایی در تولید محتوا به موفقیتی کم نظیر دست پیدا کند.
داستان سرایی در تولید محتوا برند دریفت Drift
Drift که یک شرکت خدمات نرم افزاری B2B است، به خاطر راه حل های ربات چت خود که به کسب و کار ها کمک می کند تجربه خرید دیجیتالی را ساده تر کنند، شناخته شده است. با این حال،Drift به همین سادگی ها جای پای خود را در این صنعت محکم نکرده است. Drift یک دسته کامل از راه حل ها را از پیشنهادات خود ایجاد کرده است و آن را “بازاریابی مکالمه ای” و “فروش مکالمه ای” نامیده است.
آن ها با تمرکز استراتژی محتوای خود حول این ایده که چگونه بازاریابی مکالمه ای می تواند تجربیات شخصی سازی شده ای را ارائه دهد که مشتریان آرزوی آن را دارند، به طرز شگفت انگیزی توانست به بهترین حد از شخصی سازی دست پیدا کنند و در این امر پیشرو باشند.
باید گفت که خدمات آن ها تنها شعار هایی توخالی نیست. هنگامی که دارایی های دیجیتال آن ها را مرور می کنید، اقتدار آن ها در دامنه کاملاً تأیید می شود. بنابراین، Drift به جای تخصص در یک جایگاه خاص، یک جایگاه خاص را برای خود ایجاد کرده است.
داستان سرایی در تولید محتوا : برند ایکیا Ikea
اگر از مشتریان ثابت ایکیا Ikea بپرسید که دلیل خرید آن ها از این برند چیست، احتمالا طول عمر محصولات و کیفیت چوب آخرین جواب هایی است که دریافت می کنید.
آن ها از Ikea دیدن می کنند زیرا به آن ها اجازه می دهد فضای خانه و زندگی شان را دوباره تصویرسازی کنند و همانطور که همیشه آرزویش را داشته اند خانه شان را بچینند. آن ها برای تجربه خریدی کهIkea ارائه می دهد و داستانی که دارد از آن دیدن میکنند. Ikea به مشتریان خود اجازه می دهد تا ببیند پول خود را دارند صرف چه چیزی می کنند و به وضوح آن را تجربه کنند.
آن ها به جای استفاده از اصطلاحات غیر ضروری در ارتباطات بازاریابی خود، آن را ساده و ظریف نگه می دارند.
خدمات اخیر Ikea، واقعیت افزوده، بسیار زبانزد شده است.
خرید مبلمان منزل به صورت آنلاین می تواند کمی دشوار باشد چرا که اغلب تشخیص اندازه، رنگ و جنس ایده آل برای خریداران دشوار است. به منظور تبدیل خرید آنلاین به تجربهای بینظیر و لذتبخش، Ikea یک ویژگی درون برنامه ای به نام «قرار دادن در اتاق شما» را راه اندازی کرد که در آن کاربران به صورت مجازی نحوه ی قرارگیری کالای مورد نظر خود را در خانه ی خود تجربه کنند و بدین گونه بهترین انتخاب را داشته باشند.
داستان سرایی در تولید محتوا برند Cred
Cred یک موسسه خدمات کارت اعتباری در هند است که به مشتریان خود برای پرداخت قبوض کارت اعتباری خود پاداش می دهد، Cred همیشه به دلیل خدمات صدای منحصر به فرد خود محبوب بوده است.
Cred با قرار گرفتن در فضای ذاتاً خسته کننده ی خدمات مالی، نه تنها تلاش کرده است، بلکه در استفاده از داستان سرایی برای نگه داشتن مشتریان خود عالی بوده است.
خواه بازاریابی ایمیلی، وبلاگ ها، پیام رسانی درون برنامه ای یا ارتباطات رسانه های اجتماعی باشد، آن ها کل داستان برند خود را حول این ایده اصلی ایجاد کرده اند که پرداخت به موقع بدهی های کارت اعتباری شما جایزه و پاداش دارد.
تمام ارتباطات آن ها با مشتری بر اساس این موضوع است که Cred به کاربران خود به خاطر مسئولیت پذیر بودن در مورد امور مالی خود پاداش می دهند. در اینجا نگاهی به صفحه اصلی آن ها می اندازیم، که به وضوح می گوید:
داستان سرایی در تولید محتوا برند سیسکوCisco
کمپین اخیر سیسکو با محوریت این موضوع – “هیچ وقت زمان بهتری برای… وجود نداشت” از مشتریان، کارمندان، شرکا و تأثیرگذاران خود دعوت کرد تا داستان ها و دیدگاه های واقعی زندگی خود را در مورد این که چگونه فناوری اینجاست تا دنیا را برای همیشه تغییر دهد، به اشتراک بگذارند.
از دگرگونی کشورها گرفته تا نجات جان ها و تأمین معیشت، کمپین سیسکو یادآور این است که تحول دیجیتال چگونه زندگی انسان ها را تحت تأثیر قرار داده است و تغییر های بهتر در راه هستند.
داستان هایی که از طریق این کمپین به اشتراک گذاشته شد، نقش مهمی را که راه حل ها و خدمات سیسکو در بهره گیری از فناوری برای حل مشکلات و زندگی ساده انسان ایفا می کنند، نشان می دهد.
داستآن ها در قالب متن، اینفوگرافیک، فیلم، عکس و حتی ویدئو های کوتاه به اشتراک گذاشته می شد که مردم را تحت تأثیر قرار داد و آن ها را متوجه نقش اساسی فناوری در زندگی ما کرد.
نه فقط داستان ها، کل برند سیسکو به آرامی حول این کمپین شکل گرفت و به دنبال آن دیگر تمامی راه های ارتباطی سیسکو اعم از وب سایت و شبکه های اجتماعی همین موضوع و ایده را اشتراک می گذاشتند.
چرا امروزه داستان سرایی برای همه بسیار مهم است؟
این واقعیت که داستان سرایی در تولید محتوا به شما امکان می دهد در میان سیلی از رقبا متمایز شوید باید دلیل کافی برای استفاده از این روش باشد. در ادامه خواهیم دید که چرا داستان سرای در بازاریابی محتوای امروز بسیار حیاتی است:
تجربه خرید را بهبود می بخشد
داستان سرایی قدرتمند تمام چیزی است که شما به آن نیاز دارید تا خوانندگان را وادار کنید تا ارزشی که به دنبالش هستند را در پیشنهادات شما بیابند، نه صرفاً فهرست کردن مزایایی از محصولات یا خدماتتان که اغلب کسی آن را باور نمی کند.
ساختن داستانی که خواننده را از اولین نقطه تماس با برند شما به آخرین نقطه می برد، به شما این را امکان می دهد تجربه خرید بسیار ارزشمند تری ایجاد کنید که مشتریان شما از آن قدردانی کنند و به خاطر آن به شما پاداش دهند. اگر تجربه خرید شما منحصر به فرد، جذاب و آموزنده است، می توانید انتظار داشته باشید که ارزش مادام العمر مشتری، ارزش سفارش و آمار حفظ مشتری بالاتری داشته باشید.
حسی شخصی یا انسانی را به تجربه خرید اضافه می کند
به عنوان یک برند، شما با هزاران مشتری در تعامل هستید و مشتریان احتمالی شما این را می دانند. با این حال، اگر کمی تلاش کنید تا تجربه خرید مشتریان را شخصی تر و انسانی تر کنید، دیگر هیچ یک از رقبایتان به گرد پای شما نخواهند رسید!
به عنوان انسان، ما طوری برنامه ریزی شدیم که توجهات و احساسات انسان ها بهتر عکس العمل نشان دهیم. داستان سرایی در تولید محتوا به شما این امکان را می دهد تا تجربه های مشتری را که بسیار شخصی تر و معنادارتر از یک فرآیند خودکار و ماشینی هستند، برای مشتریان خود رقم بزنید. این باعث می شود خریداران احساس مهم بودن و مراقبت کنند و در نهایت مایل به خرج کردن بیشتر برای برند باشند.
اعتبار برند شما را بهبود می بخشد
شما نمی توانید بدون تحقیق کامل و داشتن قدرت کافی در جایگاه خود، داستانی ارزشمند خلق کنید. بنابراین، برندی که از داستان سرایی برای تقویت تلاش های بازاریابی محتوای خود استفاده می کند، به طور خودکار به عنوان یک برند معتبر مورد احترام قرار می گیرد.
این را با برندی مقایسه کنید که فقط از حقایق و ارقام استفاده می کند تا بارها و بارها نشان دهد که محصولاتش چقدر بهتر هستند. مطمئنا، آن ها از تمام داده های قانع کننده نیز استفاده می کنند. اما، آیا آن ها قادر به تعامل با مشتریان بالقوه ی خود هستند؟ احتمالا نه.
این به این دلیل است که تنها با گفتن این که شما بهترین هستید مردم به شما اعتماد نمی کنند و احترام نمی گذارند. شما باید بتوانید برتری خود را با روش هایی نامحسوس به آن ها نشان دهید و اینگونه است آن ها به این باور خواهند رسید که واقعا شما بهترین هستید.
راه کوتاه و مطمئن برای رسیدن به این هدف، داستان سرایی در تولید محتوا است.
دیگر تنها یک فروشنده به نظر نخواهید رسید
زمانی که مشتری حس کند شما تنها به دنبال فروش محصولات یا خدمتتان هستید و به تنها چیزی که اهمیت می دهید سود کردنتان است، هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد.
شما می توانید به سادگی این حس اعتماد و اطمینان را با کمک داستان سرایی در تولید محتوا در مخاطبانتان ایجاد کنید. با استفاده از داستان سرایی شما می تواند درباره ی حس ها، علایق و دغدغه های مخاطبان با آن ها صحبت کنید و به نحوی موثرتر با آن ها ارتباط برقرار نمایید.
✅ هنگامی که در برقراری این ارتباط موفق شدید، دیگر نیازی نیست به صراحت درخواست کنید که از برند شما استفاده کنند. دیگر در این مرحله آن ها به این باور رسیده اند که کلید مشکلات آن ها در دستان برند شماست.
ترفند موفقیت این است که بدانید داستان نویسی شما چه زمانی خسته کننده می شود
بیایید در این جا چند لحظه به سریال های محبوبمان فکر کنیم. بسیاری از پرطرفدارترین سریال ها پایان بندی رضایت بخشی نداشته اند و تنها بینندگان را از خود نا امید کرده اند.
دلیل این عدم موفقیت ساده است – نویسندگان هنگام شروع کار، یک خط داستانی عالی داشتند، اما آن ها نمی دانستند چه زمانی باید متوقف شوند و در نهایت داستان را برای مدت زیادی طولانی کردند.
همین امر می تواند در مورد داستان سرایی در تولید محتوا نیز اتفاق بیفتد. اگر به دقت به بازخورد مخاطبان خود توجه نکنید و یا بیش از حد بر ادامه دادن داستانتان پافشاری کنید به احتمال زیاد در نهایت به نتیجه ی دلخواهتان نخواهید رسید.
بررسی کنید که آیا داستان بازاریابی شما همچنان مانند ابتدا مخاطبان هدف شما را مجذوب خود می کند یا خیر. بفهمید که آیا آن ها فکر می کنند که شما بیش از حد موعظه می کنید یا خیر.
✅ نکته کلیدی این است که زمانی که داستان خود را عمومی کردید، زمان کافی را صرف ارزیابی و بررسی مجدد آن کنید. به این ترتیب می دانید چه زمانی باید متوقف شوید.
داستانی که بیش از حد کش پیدا کند تنها وقت و انرژی شما را تلف خواهد نمود.